[اطلاعات شخصی افراد حذف شده است]
[ آرم شیر و خورشید ]
وزارت دادگستری؛ [شمارۀ:] ۱۵۶۱؛ مورّخهٴ: ۱۹ [مهر]۱۳۳۱؛ رونوشت [ گزارش امین دادگاه رفسنجان ]
جناب آقای وزیر دادگستری
پیرو تلگراف رمز شمارۀ ۵۰۲۵ – ۱۶مهر ۱۳۳۱ عرض گزارش تفصیلی (به علّت؟) دفتر بودجه، به وسیلهٴ تلگراف میسّر نشد. اینک گزارش ذیل را به وسیلهٴ پست تقدیم میدارد: در تاریخ ۸مهر ۱۳۳۱ که مصادف با روز عاشورا میشد، در قریهٴ حسنآباد رفسنجان عدّهای به تحریک چند نفر ماجراجو به محفل و منزل فرقهٴ بهائیه هجوم برده، اطاقها را خراب، در و پنجرهها را خرد، اثاثیّهٴ موجود در آن منزل را با کمک چندین حلب نفت و چوبهای خرد شده در و پنجره، آتش میزنند و ژاندارمری محلّ موضوع را تحت تعقیب قرار داده، در تاریخ ۱۵مهر ۱۳۳۱ پروندهٴ امر را با هشت نفر متّهم به دادگاه میفرستد. پس از وصول پرونده به دادگاه، اقدام به رسیدگی شد. مقارن ختم تحقیق از متّهمان، ناگاه از فلکه جنب دادگاه صدای همهمه و داد و فریاد شدید که متعلّق به هزار نفر [بود]، برخاست و بلافاصله تظاهراتی شدید علیه فرقه بهائی و مسلک آنان از طرف همان جمعیّت که رو به تزاید بودند، شروع شد. شدّت سر و صدای تظاهرکنندگان به قدری زیاد بود که ادامهٴ تحقیقات و حتّیٰ تماس تلفن با خارج از دادگاه غیر ممکن شد. در این موقع جمعیّت به طرف دادگاه حمله، پس از داخل شدن در حیاط، به اطاق دادگاه هجوم نموده و از این جانب با فریاد و تظاهرات خواستند که فوراً پروندهٴ امر را پاره نموده و متّهمان [را] بدون قید و شرط آزاد سازم. چون با این نظر مخالفت شد، سیّد جواد هجری فرزند سیّد یحییٰ افصح هجری که معلوم میشد هادی و سردستهٴ جمعیّت است، قسمتی از اوراق پرونده را با پشتیبانی جمعیّت با قهر و عنف اخذ و به اتّفاق سیّد رضای هجری برادرش، تمام متّهمان را از دادگاه خارج نمودند و با همان تظاهرات و عربدهجوییها، جمعیّت از دادگاه خارج شدند. کسانی که در این بین به علّت شدّت تظاهراتشان شناخته شدند، عبارتند از ۱- سیّد جواد هجری ۲- سیّد رضا هجری فرزندان سیّد یحییٰ افصح هجری ۳- محمّد (سپنجسر؟) ۴- علی نوری ۵- عبّاس خاندانی ۶- سیّد علی طواف یزدی و به علاوه دو نفر از متّهمان پرونده پس از خروج از دادگاه یک مرتبه به طرف محفل شهری فرقهٴ بهائی دویدن گرفتند و به طوری که بعداً معلوم شد، آنجا را به کلّی ویران و آنچه قابل سوختن بوده، آتش میزنند و از آنجا به قبرستان فرقه نامبرده رفته، چند قبر را نبش و اجساد را آتش میزنند. در طول این مدّت و حتّیٰ در موقع جمع شدن جمعیّت قوای انتظامی و شهربانی و ژاندارمری اقدامی که مؤثّر در فرونشاندن غائله و برقراری نظم و امنیّت باشد، انجام ندادند.
این نکته را اضافه مینماید که خرابی و حرق روز ۸مهر ۱۳۳۱ در حسنآباد با حضور هشت نفر ژاندارم بوده که قبلاً برای حفظ نظم به محلّ اعزام شده بوده و معلوم نیست روی چه اصل ژاندارمهای مزبور اقدامی برای جلوگیری و ممانعت نکردند. علل وقوع این حوادث به طوری که تا این ساعت به نظر این جانب میرسد، به قرار زیر است: ۱- سهل انگاری و شاید ذینظر بودن رؤسای شهربانی و ژاندارمری رفسنجان ۲- تحریک و اغوای ۲ نفر از آقایان روحانینما به نام سیّد جلال هجری و سیّد یحییٰ افصح هجری، به طوری که قبلاً عرض شد دو پسر سیّد یحییٰ افصح هجری (سیّد جواد و سیّد رضا) از سر دستههای جمعیّت بودند. ۳- خطابهها و وعظهای واعظی به نام شیخ مرتضیٰ حاج انصاری اهل قم که در تاریخ ۳۰شهریور ۱۳۳۱ اوّل محرّم به رفسنجان (وارد شده است و دخالت او حین) رسیدگی به پروندهٴ امر روشن شده، متعاقباً به عرض خواهد رسید. وقوع اینگونه حوادث و اغتشاشات در این موقعیّت باریک بلاشکّ به زیان ملک و ملّت بوده و این نتیجهای است که مسبّبین و موجدین این گونه هرج و مرجها از آن انتظار دارند. از آنجا که اعتلای ایران و ایرانی وجههٴ همّت دولت قرار دارد، استدعا میشود از همه طرف برای تعقیب و مجازات مسبّبین و محرّکین این حوادث اقدام مقتضی معمول فرمایند.
امین دادگاه بخش رفسنجان
[متن بالا رونویسی از اصل سند است. اگر به نکتهای برخورد کردید که دقیق رونویسی نشده است لطفاً به نشانی ایمیل در صفحه تماس با ما بفرستید]