[ اوایل آبان ۱۳۳۰ ]؛ محرمانه و مهم
حضور مبارک حضرت آیتالله العظمیٰ حاج سیّد ابوالقاسم کاشانی، دامت برکاته
محترماً به عرض آن سرور گرامی و یگانه پیشوای مقدّس روحانی و مروّج شریعت مقدّسهٴ اسلامی و راهنمای ملّی ایرانیان فداکار میرسانم: چون ضمن بیانات مبارکهٴ خودتان که در رادیو و جراید پخش میشود، لزوم وحدت و یگانگی برای نیل به مقصود و از بین بردن استعمار و کوتاه کردن دست اجانب برای ملّت ایران ضروری و مسلمانان را مکرّراً نصیحت میفرمایید که وظیفهدار هستند خونسردی را پیشهٴ خود قرار داده و آلت دست اجنبیپرستان واقع نشوند، اهالی نجفآباد عموماً پیروی از نیّات مقدّس آن پیشوای محبوب کرده و هر چه گرگان که خود را به لباس میش در آورده و خواستهاند سنگ تفرقه بیاندازند، موفّق نشدند. تا اینکه چند روز قبل آقای ابوالقاسم پاینده مدیر روزنامهٴ صبا با طیّاره به اصفهان وارد و از آنجا به نجفآباد آمده و محرمانه به دستیاری برادرش که رییس محضر است و تطمیع رییس شهربانی و رییس دادگاه و دادن پول به بعضی اشرار و تحریک اشخاص ساده، اختلافی ایجاد و نتیجةً یک نفر بهائی را در باغ خفه و چند نفر بهائی دیگر را مضروب و کسانی که مأموریّت انقلاب و اختلاف داشته، مردم را به تحصّن در تلگرافخانه تشویق و وادار و فعلاً وضع نجفآباد فوقالعادّه وخیم و بیم خونریزی و قتل و غارت پیشبینی میشود و برای اینکه آن پیشوای معظّم بدانند این اختلافات به دست ایادی خائن شرکت سابق غاصب نفت انجام میشود و مردم بیچاره تقصیری ندارند، استحضاراً عرض گردید و استدعا میکنم از نظر اینکه زحمتی برای جاننثار فراهم نشود، از اظهار نامم خودداری فرمایید.
روز شنبه پاینده با طیّاره به طهران پس از روشن کردن آتش حرکت نمود.
جاننثار، سیّد احمد سجّادیان، [امضاء]
[حاشیهٴ ۱:] ۱۰/۸/۳۰، هو، عیناً برای استحضار آقای وزیر محترم کشور ایفاد میگردد که مقرّر دارند فوراً اقدام عاجل به عمل آورده و از اعمال نظر افراد جدّاً جلوگیری نموده و مرتکبین و مفسدین را در هر مقام میباشند، تعقیب و مجازات نمایند و نتیجه را لطفاً مرقوم فرمایید. سیّد ابوالقاسم کاشانی.
[حاشیهٴ ۲:] ادارۀ انتظامات، با سابقه مذاکره کنیم.[۱]
[متن بالا رونویسی از اصل سند است. اگر به نکتهای برخورد کردید که دقیق رونویسی نشده است لطفاً به نشانی ایمیل در صفحه تماس با ما بفرستید]
١- وزارت کشور طیّ شمارۀ ۷۹۳۶/ م/۱۹۲۴۱/ ن – ۲۳/۸/۱۳۳۰ به استانداری اصفهان شرحی از نامهٴ سجّادیان مزبور را نوشت و دستور داد که در اطراف موضوع بررسیهای لازم را به عمل بیاورد. نکتهٴ جالب آنکه در متن این نامه به جای لغت بهائی، «یک نفر خارج از مذهب» به کار بردهاند.